مدتي است موضوع توسعه ((development و ديدگاههاي مختلف در اين رابطه يكي از مشغوليت هاي ذهني بنده شده است .همه از توسعه ،پيشرفت ،ترقي ،بالندگي ،گسترش و.... صحبت مي كنند و همچنين از پسوند هاي توسعه مانند توسعه اقتصادي ،توسعه پايدار،توسعه ملي ،و.... .اگر به دهه هاي بعد از جنگ جهاني دوم برگرديم مشاهده مي كنيم كه اين موضوع بيشتر در بين كشورها رواج يافت .كشورهاي توسعه يافته، در حال توسعه يكي از اين نوع تقسيم بنديها بود .البته به نظر مي رسد مفهوم رشد با توسعه عجين شده ،هرچند تفاوتهايي با هم دارند .بدين منظور برنامه هاي توسعه البته ابتدابا تفكر اقتصادي و كم كم با توجه به ابعادديگر يعني اجتماعي و سياسي و فرهنگي ...در كشورهاي مختلف براي توسعه تدوين گرديد.در كشور ما نيز بر اين اساس برنامه هاي هفت ساله تا قبل از انقلاب و برنامه هاي پنج ساله بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در اين راستا تدوين گرديد.هرچند از نظر عملكرد هركدام از برنامه ها داراي نقاط قوت وضعف بودند ولي به هرحال برنامه داشتن به نظر علماي توسعه بهتر از نداشتن ان است.چون لااقل تفكر اينكه برنامه باشد وجود دارد.
اما ما تا به حال مفهوم توسعه را نقد كرده ايم.يا سوالاتي از جمله اينكه توسعه چیست؟ جريان توسعه چگونه است؟آیا همه میتوانند به توسعه دست پیدا کنند؟ چگونه میتوان به توسعه دست یافت؟
این پرسشها عامل گفتگو و بحثهای طولانی و فشردهای در جامعه بینالملل و جامعه مدنی میباشد. با این حال هنوز هم دستیابی به پاسخی قطعی و اقدامی مؤثر در این حوزه دشوار است.
ما چه مفهومي از توسعه رو درنظام اجتماعي ،اقتصادي ،سياسي و...و مهمتر از آن در آموزش عالي بكارمي بريم؟ مسلما" نوع ديدگاه و تعريفي كه ما از اين مفهوم خواهيم داشت جهت و سمت وسوي برنامه را مشخص خواهد نمود.